حضرت آیت الله مصباح در سلسله سخنرانیهای قبل از خطبه نماز جمعه تهران که در سالها پیش ایراد فرمودند محورهای سه گانه توطئه فرهنگی دشمن 1 را که با مطاللعه بر روی نقاط اعتقاد و اعتماد مردم بر حکومت اسلامی و حمایت مردم تا پای جان از این اصول صورت گرفته بود را تبیین کردند:
الف) ترویج تفکر جدایی دین از سیاست
ب)انکار ولایت فقیه
ج)خدشه در شکل ولایت فقیه
در مورد اولین محور توطئه دشمن (که اخیرا گنجی در BBC ، خواستار جدایی دین از سیاست و خواهان یک حکومت سکولار شده بود.) حضرت آیت الله مصباح میفرمایند: "قرنها در مغرب زمین و اروپا روی این مسأله کار شده بود ، کتابها نوشته شده بود و تحقیقات گسترده ای انجام گرفته بود و در نتیجه آن فعالیتها در مغرب زمین مسأله سکولاریزم و تفکیک دین از سیاست در اجتماع جای خودش را باز کرده بود.بای رسیدن به این هدف در اینجا نیز باید زمینه فراهم کرد که دست کم کسانی معتقد بشوند که حساب دین از سیاست جداست البته کم و بیش زمینه هایی وجود داشت: در بین همان کسانی که در انقلاب نقشی داشتند و بعد هم در اداره حکومت اسلامی وظایفی به عهده گرفتند چنین زمینه ها و چنین تفکری وجود داشت و آنها معتقدند که بین دین و سیاست مرزی وجود دارد...البته همه مردم تحت تأثیر این فکر واقع نمی شوند مردمی که برای حکومت دینی عزیزانشان را داده اند."
حضرت آیت الله مصباح در جواب این سوال که چگونه باید اعتقادات را از بین ببرند و چگونه این فکر را در میان نسل جوان انقلاب رواج دهند تا اعتقادشان را به این سبک حکومت دینی و کسانی که به نام دین حکومت میکنند ضعیف کند میفرمایند:"طبعا نشر احکام توسط یک گزوه روشنفکر(که گنجی در برنامهBBC خود را از این طیف خواند) ممکن است فراهم شود ، لذا سعی کردند یک مرکزیتی در میان مراکز فرهنگی و دانشگاهی بوجود آورند ، کسانی را علم کنند و بفریبند و وادار کنند که این افکار را در جامعه پخش کنند تا تدریجا به واسطه نشر این افکار لااقل شکی در دلهای مردم و بخصوص نسل جوان پیدا بشود... ."
همانطور که آیت الله مصباح در سالهای پیش این سخنان را فرمودند و تبیین حقایق کردند اکنون دیگر به وضوح می بینیم که دشمنان گنجی ها و کدیورها و حقیقت جوها و... را علم کردند و فریفتند تا با ورژنی جدید و با سخنانی در لباس روشنفکری و محیطی جذاب که نسل جوان را اگر بصیرت کافی نداشت مجذوب خود میکند سخنان سلمان رشدی را بارها در گوش مردم بخوانند و تلقین کنند تا دیگر در ذهن مردم جایگاه دین ضعیف شده و ایمان به آن کم شود تا دستیابی به حکومت سکولاری که مغرب زمین با آن میتواند سایه استعمارش را دوباره بر سر این کشور بیندازد چون در حکومت دینی است که نوجوان سیزده ساله ای حاضر میشود نارنجک به خودش ببندد و زیر تانک برود .
ابوذر های میرحسین2 خوب بدانند که موسوی در خط امام (ره) است حتی طرفداران او در اعتراض به هتک حرمت به عکس امام خواستار صدور اجازه راهپیمایی شدند و ما هم فراموش نمیکنیم که امام خمینی فرمودند:" جمهوری اسلامی نه یک کلمه کمتر و نه یک کلمه زیادتر"و در جای دیگر: "اگر شما دیدید این جمعیتهایی که الان مشغول فعالیت هستند، جمهوری که میگویند "جمهوری " میگویند یا جمهور دموکراتیک میگویند یا جمهوری دموکراتیک اسلامی. اگر اینها جمهوری گفتند، این همان معنایی است که دشمنهای ما میخواهند، دشمنهای ما از جمهوری نمیترسند،از اسلام میترسند، از جمهوری صدمه ندیدند از اسلام صدمه دیدند3." ویا: "هر کس مسیرش مسیر اسلام نباشد دشمن ماست، با هر اسم که میخواهد باشد. هر کس جمهوری بدون اسلام[ را بخواهد دشمن ماست برای اینکه دشمن اسلام است. هر کس پهلوی جمهوری اسلامی "دموکراتیک " بگذارد، این دشمن ماست. ما این همه فداکاری کردیم... برای این بود که اسلام را میخواستند."
...شما(آقای گنجی) که حکومت سکولار میخواهید موسوی ولیتان هم که جمهوری ایرانی میخواهد پس بهتر است ابوذرها موسوی را رها کنند و موسوی اماممان را...