آمار دارم حس می کنم نور رو... - کشش
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کشش

طبق یک آمار اجمالی متوجه شدم که سریال "به کجا چنین شتابان" این روز ها مخاطب زیادی پیدا کرده است و بعد از پخش هر قسمت به مخاطبینش افزوده می شود. روی کرد سیاسی و اخلاقی و اجتماعی این سریال باعث می شود ریزشی موازی با رویشی داشته باشد.

با یکی از دوستان! که طرف دار سبز ها است در این مورد صحبت می کردم که می گفت:خیلی تند است. خیلی یک طرفه است. خیلی...

اتفاقا این سریال خیلی شیب کم و رفتار نرمی دارد. قیاس این فیلم با فیلم هایی که باید در این سی سال ساخته می شد و نشد و هم چنین قیاس آن با فیلم ها یی که ساخته شده است. ما را ناچار به تایید می کند و تشکر.

گاهی با خودم می اندیشم بالاخره کی قرار است هجوم فرهنگ را درک کنیم. هجومی که سال ها است در حال تخریب افکار است. شاید از زمان مبارزات روحانیون و آزادی خواهان.هجوم نرم فرهنگ از زمانی شروع شد که رضا خان سعی داشت روحانیت را قشری نادان و بی تقوا معرفی کند و البته همچنان پیروان آن حضرت در صحنه اند و در فیلم های سینمایی شان طعنه ای به آخوند ها می زنند و بسیجی ها و –مطلق- قشر های مذهبی را زیر سوال می برند.

 حالا سریالی پخش می شود که تعجب مذهبی ها و مقیدها را بر انگیخته است.سریالی که در آن حین گرفتاری به روحانی مراجعه می شود. در آن غیبت مذموم است و به ادبیات فارسی احترام گذاشته می شود. اشرافی گری معنا و تقبیح می شود. اشرافیت. اشرافیتی که کمر روحیه جهادی را شکانده است.

از احاطه اصحاب دلار بر اصحاب رسانه که صحبت شد یاد احاطه اصحاب دینار بر صحابه افتادم که "پیاز را بخرید و به بهشت بروید" و لبخندی بنشیند بر لب اصحاب دینار و دلار.

در این چند سال آن قدر کاخ نشان دادیم که دیگر ابهت! خود را از دست داده بودند. و این جا با خانه ساده عزیز مقایسه می شود . کوخی که کاخ است و کاخی که کاهی نمی ارزد.

سال ها فرهنگ غرب را خود تبلیغ می کردیم. فرهنگ بت پرستی. گاهی بت سنگ و چوب بود و اینک کاغذی با نخ نامرئی. غربی ها به هم این لات و عزی قسم می خورند و ما نیز به هم این. بت شکنی آمده بود و رادیو تله ویزیون را دانشگاه خوانده بود. به نظر نمی رسد بت شکن ها دانشگاه ترویج بت بخواهند. اما شد. دانشگاه ترویج پول. از پیام بازرگانی تا دعوای هدف مندی یارانه ها در اخبار. البته تشکر می کنم از زحمات شان. حد اقل این سریال زحمات هشت ساله پدران مان را بی پاسخ نگذاشته است. اما حرکت کند است. کند. حال که تلنگرکی خورده ایم و سرطان فرهنگ را در یافتیم. باید کار کرد. بعد از سی سال استفاده از نعمت انقلاب باید پذیرفت که کار عقب است. باید حزب الله ای ها وارد عرصه شوند. میدان را از منافقین هنرمند! بگیرند و نجات دهند چوب کرم خورده افکار را. باید حرکت کرد. به کجا چنین کما کان؟!!



  • به کجا چنین شتابان، اشرافیت، رسالت صدا و سیما
  • نوشته شده در  جمعه 88/12/14ساعت  9:39 عصر  توسط جواد و علی 
      نظرات دیگران()


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    بچه ها پشت معبر گیر کردن...
    مدرس به ما درس داده!
    کهیعص
    خیال پردازان
    ابکی علی یوم البکا
    عالم با عمل
    خدا میخواهیم
    [عناوین آرشیوشده]