یارانش درآمدند چون ذوالنون را گریان یافتند گفتند:
سبب چیست گریه را؟
گفت:
دوش چشمم در سجده به خواب شد. دیدم خدا را که گفت:
خلق را بیافریدم به ده جز شدند.
عرضه کردم بر ایشان دنیا را
نه جز به آن روی نهادند.
باقی بر ده جز شد.
بهشت راعرضه کردم.
نه جز از آن روی به بهشت نهادند.
سپس دوزخ پیش باقیشان آوردم.
نه از دهشان روی برتافتند و رمیدند.
یک جز ماند ، پس گفتم:
بندگان من ! به دنیا نگاه نکردید و به بهشت میل
و چون از دوزخ نهراسیدید آیا در طلب چه اید؟
همه سر برآوردند و گفتند:
انت تعلم ما نرید
تو میدانی چه میخواهیم