شیعگی آیا شکم پروردن است؟
یا به روز جنگ، عذر آوردن است
شیعگی آیا فقط خوابیدن است؟
رای مولا را به رؤیا دیدن است؟ادامه مطلب...
که دیده زیر زمین باغ خزانی را
نهان تر از سفر ریشه ها جهانی را ؟
و باد ، گرد همین خاکریز می پیچد
مگر که فاش کند قصّه نهانی را
که گفته خاک ، کم از آسمان بها دارد ؟
ببین در آینه خاک آسمانی را !
***
و دشت ، ساکت و ژرف است ، مثل اقیانوس
که شب به سینه فرو خورده کهکشانی را
چه قدر مادرِ او چنگ زند به سینه خاک
ولی نیافت از آن سوخته ، نشانی را
ولی نیافت مگر چند تا گلوله سرد
ولی نیافت مگر مشت استخوانی را
***
سپس در آن طرف دشت ، لاله ای را دید
که یافت بر اثرش باغ ارغوانی را
به سوی شهر مه آلود می کشند ، غروب
ز دشت سوخته ، از لاله کاروانی را
ببین کرامت او که پرورش داده است
به خون جمجمه اش ، لاله جوانی را .
خیلی گشته بودیم ، نه پلاکی ، نه کارتی ، چیزی همراهش نبود.لباس فرم سپاه به تنش بود . چیزی شبیه به دکمه پیراهن نظرم را جلب کرد . خوب که دقت کردم ، دیدم یک نگین عقیق است که انگار جمله ای رویش حک شده .خاک وگل ها را پاک کردم ، دیگر نیازی نبود دنبال پلاکش بگردیم . روی عقیق نوشته بود:
«به یاد شهدای گمنام»